Monday, August 13, 2007

بی خوابی

تو زندگی هر کدوم از ما لحظات و موقعیتهایی پیش میاد که هرگز فکرش رو نکرده ایم. همیشه فکر میکنیم که مرگ مال همسایس! این مسئله برای فلانی پیش اومده چون درست برنامه ریزی نکرده. چون فلان جا باگ داشته. چون تصمیم گیری غلطی کرده. اگه من بودم چنین میکردم و چنان میکردم.
ولی بالاخره روزی از این دسته اتفاقات برای من و تو هم میفته. موقعیتهایی که برات تعیین میشه و تو نقشی در قبول یا عدم قبولشون نداری. پیش اومده. همین. نه مقصری. نه تلاشی کردی. نه کوتاهی کردی.
من و تو چه میکنیم؟
موقعیتمون روفراموش میکنیم و باری به هر جهت میشیم؟
مبارزه میکنیم و سعی میکنیم نتیجه رو خودمون تعیین کنیم؟
کلن مسئله رو از ذهنمون پاک میکنیم؟
اگر نتیجه ی مطلوب حاصل نشد چه میکنیم؟
اگر دو زدیم سی در اومد چی؟

بدتر و بدتر و بدتر از همه اینه که سرت رو بکنی توی برف و فکر کنی هیچکس نمیبیندت!