Monday, April 13, 2009

بازی قانونی

یوسف عزیز به بازی قوانین دعوتم کرده. راستش ذهنم درگیر این مسئله شد. یعنی از اون بازی ها نبود که بگم آخ جون و عوض هفت مورد بخوام نود مورد بنویسم. راستی ما چقدر به قوانین احترام میذاریم. اصلن چقدر میشناسیمشون!

به نظر من قدم اول شناختن و فی الواقع درک قانونه. یعنی تو بدونی که بابا جان وقتی آمبولانس پشت سرت داره آژیر میکشه باید چکار کنی! دوم اینکه قانون رو بپذیری. و البته اینکه قانون مربوطه باید یک معیار عقلانی داشته باشه برای پذیرش. و بعد اینکه قانون رو رعایت کنی! حالا اینکه ما قوانین رو رعایت نمیکنیم به نظر من درصد بالاییش به موارد یک و دو برمیگرده! یعنی یا اطلاعات کافی نداریم یا قانون رو نپذیرفتیم! مثلن من نمیدونم که محدوده طرح ترافیک چیه! یا اینکه من نپذیرم که بر اساس قوانین ج.ا باید با پوشش تعریف شده در مجامع عمومی تردد کنم! ولی خوب گاهی هم قانون رو میدونیم و پذیرفتیم ولی رعایت نمیکنیم !!! و گاهی هم فکر میکنیم که خیلی باحالیم که بی قانونی میکنیم!

حالا اینکه قانون و عرف و قوانین شخصی و اجتماعی که هرکس برای خوش داره و ...از هم جدان هم یه بحثه! راستش من همه رو یکی کردم. یعنی مواردی که رعایتشون میکنمه که شاید الزامن قانون نباشن!

1. آنچه بر خود میپسندی بر دیگران نیز بپسند و آنچه بر خود نمیپسندی فلان. یعنی رعایت این مسئله یک جور بیماری شده برای من سر هر جریانی فوری من خودم رو جای دیگری میذارم و میگم اگه من بودم میپذیرفتم؟

2. درست لباس پوشیدن. (خیلی کم پیش اومده چیزی بپوشم که مناسب جمع نباشه)

3. تو ذوق دیگران نزدن.(میدونم اونهایی که بارها به من گفته اند خیلی رک حرفت رو میزنی الان ممکنه تعجب کنند ولی به بند بعد توجه کنند!)

4. اظهار نظر صادقانه.

5. عدم قطع ارتباطات دوستانه. شاید جز یکی دو مورد واقعن خاص در کل زندگی سی و یک ساله ام با کسی قطع ارتباط نکرده باشم.

6. مسئولیت پذیری. که گاهی رعایت این مسئله موجب سوء استفاده بعضیا میشه.

7. خوش حسابی.

اینها مواردی بود که من سعی در رعایتشون میکنم یعنی مثلن وقتی نوشتم خوش حسابی به این معنی نیست که قطعن آدم خوش حسابی هستم! ولی سعی میکنم باشم!

ضمنن باز هم هرکی کامنت بذاره به بازی دعوته!