Tuesday, August 25, 2009

همسایه ها- داستان یک شهر

قطعن حال و هوای هر کدوم از ما از محیط اطرافمون تاثیر میپذیره. یعنی به نظر من آدمی که از نظر روانی مشکل نداره (یا حداقل مشکلاتش کمه) در این دو ماه اخیر یک پروسه ی فشار...افسردگی...خشم...اعصاب خوردی...غم ....رو با کم و زیاد پشت سر گذاشته. قطعن چنین آدمی تو این روزا حال و حوصله ی دیدن امریکن پای و خوندن رومئو ژولیت رو نداشته .
در دو ماه اخیر دو کتاب از احمد محمود : همسایه ها و داستان یک شهر بهترین رمانهایی بود که خوندم. همسایه ها داستان پسری به نام خالده که در یک خونه با شش هفت اتاق دور یک حیاط زندگی میکنه و در هر اتاق خانواده هایی هستند و ارتباط خالد با این خانواده ها حال و هوای اجتماعی از دهه 20 رو برای آدم مجسم میکنه و ارتباطش با جریانی از حزب توده و ملی شدن صنعت نفت حال و هوای سیاسی اون دهه رو در نهایت کتاب با کودتای 28 مرداد تموم میشه. در داستان یک شهر شخصیت اصلی داستان همون خالد همسایه هاست که تبعید شده و اتفاقات و جریانات به زیبایی در حال(اتفاقات دوره تبعید) و گذشته(ماجراهای زندان بعد کودتا و اعدام افسران توده ای ارتش شاهنشاهی) بیان میشه. اگرچه متن و سبک و سیاق همسایه ها طوریه که از اون به بهترین رمان فارسی اون دهه اشاره شده ولی از دید من که عاشق جریانات موش و گربه بازیم ظرافتی که در جریان داستان یک شهر بود اون رو به رمانی بی نظیر تبدیل کرده بود. هرچند کلن من نوشته های احمد محمود رو دوست دارم. از مدار صفر درجه تا شهر سوخته و درخت انجیر معابد (که البته به نظرم زیادی طولانی بود) .

در هر صورت اگر حال و وقتشو دارین این دوتا رمان زیبای فارسی رو از دست ندید.
اومدم لینک دانلود کتابارو بذارم. دیدم باز نمیشن. فایل همسایه ها رو دارم.خواستین ایمیل بدین بفرستم براتون.